چیزی از رحلت رسول گرامی اسلام (ص) نگذشته بود که اختلافات در مدیریت و تفکرات جامعه اسلامی شکل گرفت و باعث شد اختلافات زیادی در فروع دین و اعمال عبادی صورت پذیرد.
هرچند ائمه هدی (علیهم السلام) تلاش داشتند با محور قرار دادن قرآن و استفاده از روش استدلال به قرآن کریم، احکام الهی را برای مردم تبیین کنند و روش استدلال به قرآن را به مردم بیاموزند اما اختلافات سیاسی و فکری در جامعه اسلامی به حدی بالا گرفته بود که آرام آرام استدلالات عقلی، بشری و ظنّی وارد مبانی استدلالی و فقهی شد و در عمل، قرآن کریم و استدلال به آیات آن مورد غفلت قرار گرفت.

نویسنده کتاب «فقه گویا» معتقد است این اختلافات و انحرافات باعث شد برای فقه اسلامی روشهایی مانند فقه سنتمحور، فقه پویا و فقه بشری روی کار بیاید و روش «فقه قرآنی» که اهلبیت(علیهم السلام) به ما آموخته بودند فراموش شود. فقهی که نویسنده آن را «فقه گویا» مینامد و از نظر استدلال به آیات قرآنی آن را در بالاترین سطح از شفافیت، روشنگری، فصاحت و بلاغت معرفی میکند.
به امید آنکه فقیهان و پیروان شریعت اسلام، با تجدید نظر در فقهسنتی، فقه پویا و فقه بشری، بتوانند زمینهی شناخت فقه عالی قرآنی را برای جهانیان فراهم آورند.

از ویژگیهای این کتاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سیری کوتاه و مختصر بر مهمترین مباحث فقهی.
- در کنار احکام مطرح شده در کتاب، اشارهای مختصر به برهان قرآنی و روش استدلال به آن نیز تبیین شده است.
- نقد و بررسی هر کدام از روشهای فقهی مطرح شده در کتاب، با استناد به آیات قرآن مطرح شده است.
- این کتاب آموزشی کوتاه و روشمند برای آشنایی دوستداران فقه با روش استدلال به آیات الهی است.


بخش اول: بررسی فقه بر مبنای قرآن و سنت
در این بخش مؤلف ابتدا به تعریف فقه و تفقه از منظر قرآن میپردازد و سپس به فقهی که زیربنای قرآنی دارد وصف «گویا» میدهد و آن را «فقه گویا» مینامد. از آن جهت که در بالاترین سطح از روش بیان و روشنگری قرار دارد و در فصاحت و بلاغت در حد اعجاز است.
سپس به تبیین جایگاه روایات در کنار آیات وحیانی اشاره میکند و بر این باور است که تمام روایات مطرح شده با استناد به قرآن کریم بیان شده تا ادعای بدون دلیل نباشد و بیان ظنّیات و مبهمات را به همراه نداشته باشد.

در این بخش مؤلف ابتدا به تعریف و مبانی فقه متکی به سنت میپردازد. فقهی که قائلان و رهروانش روایات را اصل استنادی برای استخراج احکام برشمرده و در عمل، روایات و اصول عقلانی را بر نص قرآن و وحی الهی مقدم شمردهاند؛ و به گفتهی مؤلف برچسب «ظنّی الدلاله» بودن بر آیات وحیانی زدهاند و تنها راه معنی کردن قرآن را توسل به احادیث برشمردهاند.
مؤلف ابتدا دیدگاههای قائلان به فقه سنتمحور را مطرح نموده و سپس به نقد و بررسی آنها میپردازد.
بخش دوم: نقد و بررسی فقه سنتی

بخش سوم: نقد و بررسی فقه پویا
در این بخش مؤلف ابتدا پیرامون قواعد و مفاهیم فقه پویا سخن میگوید؛ فقهی که مبانی علمی و عوامل برونی و درونی را بر نص قرآن تحمیل میکند و باعث میشود در برخی موارد، مخالف نص قرآن عمل شود.
مؤلف پس از نقد و بررسی مسائل مرتبط با فقه پویا نظر خود را اینچنین مطرح میکند: «قبض و بسط تئوریک شریعت بر اساس تأثیر عوامل درونی و بیرونیِ علم، صحیح نیست؛ به ویژه در زمینه احکام فقهی که هرگز دگرگونی در آن راه ندارد.»

نویسنده در این بخش به نقد و بررسی فقهی میپردازد که آمیخته با استدلالهای بشری است. استدلالهایی همچون قیاس، استحسان و استصلاح که از نگاه اهلسنت معتبر بوده و در استخراج احکام الهی از آنها استفاده میشود.
نویسنده این روش فقهی را شرکی به نام اسلام برشمرده و به بررسی و نقد اصول و مبانی آن میپردازد.
بخش چهارم: نقد و بررسی فقه بشری

بخش پنجم:
نویسنده در این بخش، سیری سریع در تمامی ابواب «فقه احکام» ارائه نموده و بیان حکم شرعی را با اشاره به برهان قرآنی آن برای خواننده تبیین می نماید.
در پایان کتاب مختصری از زندگینامه حضرت آیت الله العظمی صادقی تهرانی مطرح شده و اشارهای گذرا به فعالیتها و تلاش پیگیر ایشان در زمینه احیای علوم و فرهنگ قرآنی شده است.
نقد و نظر
هنوز هیچ نقد و نظری ثبت نشده است